سفارش تبلیغ
صبا ویژن
شگفت است از رشگ بران که غافلند از تندرستى مردمان . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :120
بازدید دیروز :7
کل بازدید :66239
تعداد کل یاداشته ها : 69
103/9/10
6:0 ص

مقدامه ای بر طب مکمل – جایگزین

صهیون پژوه: سیطره تفکر غربی بر دانشگاه های سکولار ما، از دیر باز مورد نقد دلسوزان و اندیشمندان ایرانی بوده است. خصوصا در رشته های پزشکی، این غربزدگی دو صد چندان بوده است. لذا تصمیم گرفتم پس از چند سال مطالعه و ترجمه و دقت در فلسفه های مضاف و تمدن اسلامی و فلسفه طب، درباره تاریخ طب در اسلام و تمدن اسلامی و فلسفه طب و نقد طب پوزیتیویستی مدرن که متاسفانه حاکم بر زندگی ماست، مطالبی کار کنم تا برای دوستان دلسوزم در رشته های طبیعی، روزنه ای به سوی رهایی باز شود. 

 این مژده را نیز به دوستان علاقه مند می دهم که اخیرا دانشگاه حوزوی علوم حدیث، با همکاری دکتر اصفهانیان و همکاران دلسوزشان، در دولت دکتر احمدی نژاد تصمیم به تاسیس رشته طب و حدیث گرفتند که با کمک حضرت آیه الله ری شهری، این مهم انجام شد و اکنون این رشته در حال اجراست.  دانشگاه تهران هم چند سالی است که در دولت دکتر احمدی نژاد، رشته فوق لیسانس و دکترای طب سنتی و اسلامی را تاسیس کرده است که دوستانی در انجا مشغول درس و تحقیق هستند. ان شاء الله در رشته پزشکی هم به زودی قله های علم را با تاکید بر فلسفه طب اسلامی و نیازهای بومی ایران و اسلام طی خواهیم کرد.

امروزه آنچه که با شنیدن واژه «پزشکی» یا «طبابت» بی درنگ به اذهان اکثر ما خطور می کند، مجموعه ای از روش های تشخیصی- درمانی است که در بیمارستان ها، درمانگاه ها و اغلب مطب های پزشکان در ایران انجام می گردد و به دانشجویان پذیرفته شدگان رشته پزشکی در دانشگاه های کشور آموزش داده می شود. این علم را «پزشکی رایج» یا «طب غربی» می نامند، چرا که در حال حاضر رایج ترین سیستم درمان در ایران است و از غرب منشا گرفته است.

طب غربی تنها یکی از رویکردهای بشر به مسئله سلامت و بیماری به شمار می آید. در کنار این روش، شیوه های دیگری از پزشکی نیز وجود دارند که با تفاوت هایی در اصول، قواعد و راه های تشخیص و درمان، سعی در بازگردانیدن سلامتی به افراد بیمار و جلوگیری از ایجاد بیماری در اشخاص سالم دارند.
تعداد این روش ها بالغ بر 100 عدد است که مجموعه آنها را با نام هایی نظیر «طب مکمل» (Complementary medicine) یا «طب جایگزین» (Alternative medicine) در جهان می شناسند. این مجموعه از سیستم های پزشکی بسیار متفاوتی تشکیل شده است که آنچه در تمامی آنها مشترک است تفاوتشان با رویکرد طب رایج در روش های تشخیص، درمان و یا هر دوی آنها است. برخی از این شیوه ها در اصول تشخیصی- درمانی خود شباهت های زیادی با یکدیگر دارند، ولی گاهی تفاوت برخی از آنها با هم، بیش از اختلافشان با طب غربی است. این امر سبب شده است که طب جایگزین ملغمه ای از روش های گوناگون باشد که هر یک به نوبه خود سعی در بالا بردن سطح سلامتی افراد و جامعه دارند. 

در حال حاضر، در بیشتر کشورهای دنیا- به خصوص کشورهایی مانند آمریکا، انگلستان، فرانسه و آلمان که خود از سردمداران طب غربی هستند- از این شیوه ها در کنار پزشکی رایج به منظور تشخیص و درمان بیماری ها استفاده می شود و روش های طب مکمل هر روز از محبوبیت و استقبال گسترده تری بهره مند می گردند. با این وجود تاکنون جایگاه طب مکمل (جایگزین) در کشور ما به درستی مشخص نشده و درباره کارایی، لزوم استفاده و فواید این روش ها نظرات مختلف و حرف و حدیث بسیاری وجود دارد. 

در حقیقت، امروز جامعه ما در آغاز راه استفاده از روش های درمانی مکمل قرار گرفته است، لذا دستیابی به اطلاعات صحیح و علمی درباره این شیوه های پزشکی- چه برای پزشکان و چه برای بیماران- یک امر ضروری به حساب می آید.

 به نظر می رسد که تنها راه درستی که می تواند منجر به دستیابی طب مکمل به جایگاه واقعی خود در جامعه گردد، آشنایی علمی و به دور از هرگونه غرض ورزی و تعصب با این علوم- شیوه های عملکرد و توانایی هریک از آنها در تشخیص و درمان بیماری ها- و در کنار آن سنجش ادعاهای آنها به وسیله تحقیقات علمی و مطالعات بالینی معتبر است.

 هریک از این روش ها توانایی های تشخیصی و درمانی منحصر به فردی را دارند. برخی از آنها در محدوده بسیار کوچکی از بیماری ها کارایی دارند، در حالی که بعضی دیگر سیستم های پزشکی جامع و کاملی هستند که در طیف وسیعی از بیماری ها می توان از آنها استفاده کرد.

 طب مکمل یا جایگزین

 همانطوری که پیشتر نیز گفته شد، در حال حاضر شیوه های بسیار متفاوتی در سراسر جهان برای تشخیص و درمان بیماری ها وجود دارد که در کنار طب رایج سعی در بازگردانیدن سلامتی به افراد بیمار و پیشگیری از ایجاد بیماری در افراد سالم (با ارجحیت مورد دوم) دارند.
در حقیقت آن چیزی را که امروزه همه ما به عنوان «پزشکی» می شناسیم و فرد متخصص در آن را پزشک یا دکتر طب می نامیم، روشی از سیستم تشخیصی- درمانی است که با نام هایی همچون پزشکی غربی، پزشکی مدرن یا نوین، پزشکی معمول، طب متعارف یا رسمی،پزشکی فن ورانه یا تکنیکی ، طب علمی و آلوپاتی نیز شناخته می شود.
به رغم تمامی پیشرفت ها و تبلیغات انجام شده در مورد پزشکی غربی، هر روزه تعداد بیشتری از مردم به طب مکمل علاقه مند می شوند.
 با وجود اینکه تمامی رشته های پزشکی غیر از پزشکی رایج را تحت عنوان پزشکی مکمل یا جایگزین طبقه بندی می نمایند، اما به دلیل تنوع آنها شاید چندان واقع گرایانه نباشد که بخواهیم تعریفی جامع و دقیق از مجموعه درمان هایی که خارج از روش پزشکی معمول است داشته باشیم، به طوری که همه آنها را شامل شود.«فیشر» و «وارد» در این رابطه می گویند: «صحبت کردن درباره طب مکمل یا جایگزین مانند این است که بخواهیم (در کشوری) راجع به «خارجیان» صحبت کنیم.
 هردوی این واژه ها دارای مفاهیمی گنگ و مبهم هستند و به دسته ها و گروه های بزرگ و ناهمگونی اشاره می کنند که توسط آنچه که نیستند (طب رایج در مقابل طب مکمل یا جایگزین) تعریف شده اند، نه به وسیله آنچه که هستند.»

براین اساس یکی از معتبرترین مراکز طب مکمل دنیا به نام «مرکز ملی طب مکمل و جایگزین» (NCCAM) وابسته به «موسسه های ملی بهداشت آمریکا»(NIH) مجموعه این روش را بدین صورت تعریف می کند: «طیف وسیعی از فلسفه های درمانی (مدارس فکری) و رهیافت ها و درمان هایی که طب مرسوم غربی معمولاً از آنها استفاده نمی کند، آنها را نپذیرفته است، مطالعه و درک نکرده و اکثراً در دسترس قرار نمی دهد.»
در هر نقطه از جهان این روش ها را با اسم خاصی می شناسند که ناشی از شیوه نگرش و برخورد با این رشته های طبی است.
در این قسمت تعدادی از این عناوین را با توضیح مختصری در مورد هر یک از آنها ملاحظه می کنید:
طب مکمل (Complementary medicine): در کشورهای اروپایی معمولاً مجموعه این روش ها را با نام «طب مکمل» می شناسند. این نام بیانگر این نکته است که از این روش ها می توان در کنار طب رایج و جهت تکمیل کردن آن برای رسیدن به سلامتی بیشتر استفاده کرد. این واژه برای نخستین بار در سال 1981 در گزارشی که توسط «بنیاد ترش هولد» درباره وضعیت روش های طبی جدا از پزشکی معمول جامعه به چاپ رسید به کار گرفته شده است. اشکالی که در این واژه به چشم می خورد این است که کلمه طب مکمل اکثراً این تصور را در ذهن شنونده به وجود نمی آورد که استفاده از این شیوه های طبی تنها در کنار طب غربی، مجاز و قابل قبول است.

 طب جایگزین (Alternative medicine) : در آمریکا این سیستم های درمانی تحت عنوان «طب جایگزین (جانشین)» شناخته می شوند. این نام نشان دهنده آن است که در بسیاری از موارد می توان تنها با تکیه بر این روش ها، بیماری را معالجه کرد و نیازی به مداخله پزشکی رایج نیست. با این وجود به نظر می رسد که حتی در آمریکا نیز حداقل در موارد بیماری های بسیار سخت و پیشرفته از این سیستم به عنوان مکمل طب غربی استفاده می گردد.
« مارک اس. میکوزی» در این زمینه می گوید: «آنچه که به عنوان طب جایگزین در ایالات متحده لقب گرفته است، در درجه اول یک پدیده اجتماعی و جنبش مصرف کنندگان (پزشکی) است که از ابعاد مهمی برخوردار است. واژه طب مکمل به طور متناوب است به جای واژه فوق به کار می رود و تعریف عملکردی دقیق تری از این پدیده اجتماعی ارائه می کند، چرا که بیماران در آمریکا معمولاً از این روش ها در کنار طب غربی- و نه به عنوان جانشینی برای آن- استفاده می نماید.»برپایه توضیح بالا، امروزه اکثر متخصصان این علوم ترجیح می دهند تا از واژه مرکب «طب مکمل- جایگزین» (CAM) برای اشاره به این شیوه های طبی استفاده نمایند. نخستین بار از واژه «طب جایگزین» در اواسط دهه هشتاد میلادی استفاده شده است.

طب کل نگر (کل گرا) (Holistic medicine): این نام برپایه باوری بنا شده که اعتقاد دارد هر چیزی در دنیا خصوصیاتی بیش از خواص مجموعه اعضا یا قسمت های تشکیل دهنده خود دارد. این دیدگاه را فلسفه کل گرایی می نامند. بر این اساس در برخورد با بیماری هر قسمت از بدن، تنها نگاه به آن قسمت و درمان آن کافی نیست، بلکه برای تشخیص و درمان درست باید به «کلیت» فرد (سایر خصوصیات جسمی، روانی، ذهنی و…) نیز توجه داشت. این عنوان از اسامی رایجی است که به کرات برای اشاره به طب مکمل _ جایگزین به کار می رود. معمولاً درمانگران این رشته ها از واژه طب کل گرا در مقابل طب جزءگرای غربی (Reductionistic medicine) استفاده می کنند و بدین ترتیب سعی در ابراز برتری این شیوه ها دارند. گروهی در زبان فارسی از مترادف های دیگری برای کلمه طب کل نگر استفاده می نمایند که از آنها می توان به واژه «طب جامع» یا «طب جامع نگر» اشاره کرد.

طب طبیعی (Natural medicine): در بسیاری از شیوه های طب مکمل _ جایگزین، درمان تنها با استفاده از فرآورده های طبیعت (گیاهان دارویی، مواد معدنی، محصولات جانوری و…) و بدون استفاده از هیچ گونه مواد مصنوعی و غیرطبیعی صورت می گیرد. در این روش ها سعی می شود که درمان برپایه اصول زندگی طبیعی، با الهام از طبیعت و قوانین آن انجام شود. فلسفه «طب طبیعی» بر پایه وجود تمامی درمان ها در خود طبیعت استوار است.

طب سنتی (Traditional medicine): بسیاری از این روش ها ریشه در تاریخ دارند و صدها یا هزاران سال از ابداع آنها می گذرد. هر کشور یا منطقه ای طب سنتی خاص خود را دارا است که در موارد زیادی بین شیوه های تشخیصی _ درمانی و اصول آ ن، مشابهت هایی با دیگر کشورها و فرهنگ ها به چشم می خورد. از معروف ترین روش های طب سنتی می توان به طب سنتی چین، طب سنتی هند (آیورودا) و طب سنتی ایران اشاره کرد. عنوان طب سنتی خصوصاً توسط سازمان بهداشت جهانی و کشورهای جهان سوم به کار می رود. امروزه برخی از افراد با استفاده از شیوه های نوین، تکنولوژی های مدرن و علوم جدید به تحلیل، بررسی و تکمیل طب سنتی پرداخته اند. گاهی به این رویکرد جدید «طب سنتی جدید» گفته می شود.

طب بومی( Indigenous medicine): از این کلمه برای اشاره به پزشکی مرسوم در هر منطقه یا کشور استفاده می شود که عمدتاً نشانگر شیوه های بدوی و ابتدایی است. از جمله این روش ها می توان طب بومی سرخ پوستان آمریکا و انواع طب های بومی آفریقا و آسیا را نام برد. گاهی دو واژه «طب سنتی» و «طب بومی» به صورت مترادف به کار می روند.

طب حاشیه (Fringe medicine): این واژه توسط اشخاصی به کار برده می شود که اعتقاد دارند طب رایج غربی جریان اصلی پزشکی دنیا را شکل می دهد و می توان از دیگر روش های طبی در مواردی تنها به عنوان کمک کننده _ آن هم نه به شکل درمان اصلی _ استفاده کرد. این واژه در اوایل دهه 1960 میلادی توسط برایان اینگلیس و جفری مورای ابداع شد، اما از آنجایی که به طور ضمنی نشانگر فرعی بودن این رشته های طب بود نتوانست محبوبیت چندانی در میان عامه مردم کسب نماید.
با این وجود «مجله پزشکی بریتانیا»(BMJ) به سرعت این واژه را مورد قبول قرارداد! تا آنکه در دهه 1970 واژه «طب طبیعی» را جایگزین آن ساخت (به نظر می رسد که در این زمان شکل گیری هیپی ها و جنبش هیپی گری با شعار «بازگشت به طبیعت» در این امر نقش داشته است.)علاوه بر اسامی گفته شده عناوین دیگری همچون طب غیررسمی( Unconventional medicine) و طب غیررایــج (غیرمعمــول _ غیرمتـعارف) (Unorthodox medicine) نیز به این روش ها اطلاق می گردد.
 در برخی از کشورها نیز واژه های خاصی به منظور اشاره به این شیوه های طبی در نظر گرفته شده است، به عنوان مثال در ایتالیا با نام «طب دیگر» و در فرانسه با عنوان «طب موازی» معروف است.

توجه داشته باشید که هیچ یک از این اسامی به طور کامل بیانگر مجموعه این روش ها نیست و در عین حال یک روش می تواند زیرمجموعه چند عنوان قرار بگیرد.

منبع: سایت پزشکان ایران: http://www.pezeshkan.org/?p=13097